موضوع حقوقی و کیفری روابط نامشروع

مجازات زن و مردی که به همسر خود خیانت می کنند چیست؟

زن و مردی که با یکدیگر علقه زوجیت را منعقد می کنند می بایست علاوه بر تلاش برای حفظ کیان خانواده نسبت به یکدیگر وفادار و متعهد بوده و از هرگونه خیانت پرهیز نمایند. خیانت در روابط زوجین علاوه بر اینکه مذموم و عملی حرام می باشد می تواند مصداقی از جرائم منافی عفت یا نامشروع محسوب و مجازات حدی یا تعزیری را در پی داشته باشد.

معنای خیانت

خیانت در لغت به معنای مخالفت به صورت پنهانی می باشد و خیانت در روابط زوجین در واقع به معنای زیر پا گذاشتن تعهدات فی مابین و برقراری رابطه با فردی خارج از حریم خانواده می باشد. در خیانت کردن زن و مرد تنها برقراری رابطه جنسی وی با فرد سوم ملاک نمی باشد بلکه خیانت معنای عام تری از رابطه نامشروع داشته و مشمول خیانت کلامی، خیانت در فضای مجازی و حتی خیانت احساسی نیز می شود.

نکته: در خصوص اینکه آیا مساحقه خیانت محسوب می شود یا خیر؟ با توجه به نبود حکم قانونی در این خصوص و همچنین معنای عرفی خیانت، تسری خیانت به مساحقه صحیح نمی باشد.مُساحَقه یا طَبَق‌زنی مالیدن آلت تناسلی زنی به آلت تناسلی زنی دیگر و شیوه‌‌ای برای لذت‌جویی در برخی زنان است که در روایات برای آن عذاب شدید اخروی بیان شده است. در روایات شیعه، مساحقهْ «زنای بزرگتر» شمرده شده و مساحقه‌کنندگان لعن شده‌اند.
فقیهان شیعه، براساس روایات معصومان، مساحقه را حرام و مجازات آن را صد ضربه تازیانه اعلام نموده‌اند. به فتوای بیشتر آنان، شیوه اثبات مساحقه شهادت دادن چهار مرد عادل یا چهار بار اقرار زنی است که مساحقه کرده است. البته اگر زن قبل از اثبات توبه کند، مجازات نمی‌شود. به فتوای بیشتر فقیهان، اگر زنی سه بار مجازات شد، بار چهارم سنگسار خواهد شد.

مصادیق خیانت

خیانت از سوی زن به همسرش اعم از روابط جنسی و غیر آن می باشد. روابط جنسی که زن خانواده با مرد اجنبی برقرار می کند اعم از زنا و مادون زنا می باشد. مقصود از زنا برقراری رابطه جنسی به طریق دخول از قُبُل یا دُبُر توسط زن متاهل با مرد غریبه در حد دخول تا ختنه گاه است و در صورتی که رابطه برقرار شده کمتر از حد مذکور باشد از آن تحت عنوان مادون زنا یاد می شود که شامل تقبیل(بوسه) و مضاجعه(هم آغوشی) و … می باشد. در خصوص اینکه خیانت غیر جنسی شامل چه مواردی می شود می بایست گفت که برقراری روابط کلامی و متنی مصداق این نوع رابطه است البته برای اینکه مصداق عنوان جرم رابطه نامشروع باشد صرف چنین ارتباطی سبب استحقاق مجازات نخواهد بود بلکه می بایست رابطه کلامی و متنی حاوی محتوای غیر شرعی و خلاف عفت بوده و بیانگر رابطه نامشروع باشد.

راه های اثبات خیانت زن به همسرش

براساس ماده 160 قانون مجازات اسلامی ادله اثبات جرائم شامل: اقرار، شهادت، قسامه و سوگند (در موارد مقرر قانونی) و علم قاضی است.
در خصوص خیانت زن به همسرش هم باید گفت؛ مردی که مدعای خیانت همسرش می باشد ناگزیر باید از ادله اثبات جرم مدد گیرد و در صورتی که سند مدعای وی پیام یا مکالمه باشد می تواند اسکرین شات یا محتوای ضبط شده را در اختیار قاضی رسیدگی کننده قرار دهد، اسکرین شات و ضبط مکالمه براساس قانون جزء ادله اثبات جرم نبوده اما می تواند به عنوان اماره، مبنای علم قاضی جهت صدور رأی قرار گیرند.
نکته: براساس ماده 172 قانون مجازات اسلامی برای اثبات جرم زنا، برخلاف سایر جرائم یک بار اقرار کافی نبوده و مرتکب می بایست 4 بار اقرار نماید و در صورتی که کمتر از حد مذکور اقرار نماید حد ساقط می شود و 31 تا 74 ضربه شلاق تعزیری درجه 6 برای وی درنظر گرفته می شود.
نکته: اقرار در صورتی صحیح و نافذ است که از روی اجبار و اکراه نباشد وگرنه قانونی نبوده و به آن ترتیب اثر داده نمی شود.
نکته: اگر زن شوهرداری که مرتکب خیانت شده است سفیه باشد، اقرار وی صحیح می باشد چون امور کیفری از مسائل مالی مجزا بوده و سفیه در این موارد دارای اهلیت محسوب می شود.

سفیه کیست؟

سفیه همان شخص غیر رشیدی است که در ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی به آن اشاره شده است؛ به معنای شخصی که نمیتواند در امور مالی خود عقلانی تصمیم بگیرد و اقدامات مالی وی می تواند موجب ایجاد ضرر به خود یا دیگران شود. بنابراین توانایی مداخله در حقوق مالی خود را ندارد.
نکته: براساس ماده 173 قانون مجازات اسلامی، در صورتی که زن شوهرداری اقرار به زنا نماید و پس از آن درصدد انکار برآید انکار وی سبب سقوط مجازات وی نمی باشد و صد ضربه شلاق برای وی در نظر گرفته می شود.
نکته: براساس ماده 199 قانون مجازات اسلامی برای اثبات خیانت زن شوهر دار مادون زنا (تقبیل و مضاجعه و …) شهادت 2 مرد کافی است اما در خصوص زنا تعداد شهود باید 4 مرد به تنهایی و یا 3 مرد به انضمام 2 زن در خصوص زنای محصنه، و 2 مرد و 4 زن برای زنای غیر محصنه می باشد.

زنای محصنه به این معناست که زن متاهل امکان نزدیکی با همسر دائمی اش را داشته و با این حال تن به زنا می دهد. مجازات زنای محصنه رجم یا همان سنگسار می باشد.

مجازات خیانت زن شوهر دار

زنی که به همسر خود خیانت می کند علاوه بر اینکه روابط زناشویی را دست خوش تغییر و از هم پاشیدگی قرار می دهد اگر رابطه او با فرد سوم تحت عنوان رابطه نامشروع و یا به معنای عام، منافی عفت قرار بگیرد مجازات نیز خواهد شد. مجازات خیانت زن شوهر دار از قرار ذیل است:

حد رجم یا همان سنگسار: در صورتی که زن شوهر دار مرتکب زنا شود اگر دارای شرایط احصان باشد، محکوم به سنگسار می باشد. مراد از محصنه این است که زن دارای شوهر بوده و امکان برقراری ارتباط جنسی با همسرش برای او ممکن می باشد.

100 ضربه شلاق حدی: در صورتی که مرتکب جرم زنا از شرایط احصان برخودار نباشد طبق ماده 230 قانون مجازات اسلامی فقط به تحمل 100 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

نکته: در خصوص زنای زن شوهرداری که در دوره عقد است و هنوز وارد زندگی مشترک نشده است باید گفت که چون در قانون تنها به رفع رجم از مردان و تبدیل به شلاق حدی، تبعید و تراشیدن مو اشاره کرده لذا در صورت ارتکاب زنا در این دوره توسط زن، مجازات وی همچنان رجم می باشد.

شلاق تعزیری: در صورتی که زن شوهرداری مرتکب رابطه نامشروع مادون زنا اعم از بغل کردن، بوسیدن، لمس کردن و … شود مجازات وی تا 99 ضربه شلاق تعزیری می باشد.

قانون مجازات اسلامی مصوب -جرائم موجب حد

  • * زنا

از قانون مجازات اسلامی

ماده 221
زنا عبارت است از جماع مرد و زنی که علقه زوجیت بین آنها نبوده و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد.
تبصره 1- جماع با دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قُبُل یا دُبُر زن محقق می‌شود.
تبصره 2- هرگاه طرفین یا یکی از آنها نابالغ باشد، زنا محقق است لکن نابالغ مجازات نمی‌شود و حسب مورد به اقدامات تامینی و تربیتی مقرر در کتاب اول این قانون محکوم می‌گردد.

ماده 222
جماع با میت، زنا است مگر جماع زوج با زوجه متوفای خود که زنا نیست لکن موجب سی و یک تا هفتاد وچهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش می‌شود.

ماده 223
هرگاه متهم به زنا، مدعی زوجیت یا وطی به شبهه باشد، ادعای وی بدون بینه یا سوگند پذیرفته می‌شود مگر آنکه خلاف آن با حجت شرعی لازم ثابت شود.

ماده 224
حد زنا در موارد زیر اعدام است:
الف- زنا با محارم نسبی
ب- زنا با زن پدر که موجب اعدام زانی است.
پ- زنای مرد غیر مسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است.
ت- زنای به عنف یا اکراه از سوی زانی که موجب اعدام زانی است.
تبصره 1- مجازات زانیه در بندهای (ب) و (پ) حسب مورد، تابع سایر احکام مربوط به زنا است.
تبصره 2- هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد در حال بیهوشی، خواب یا مستی زنا کند رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن اگرچه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است.

ماده 225
حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است. در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضائیه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هر یک می‌باشد.

ماده 226
احصان در هریک از مرد و زن به نحو زیر محقق می‌شود:
الف – احصان مرد عبارت است از آنکه دارای همسر دائمی و بالغ باشد و در حالی که بالغ و عاقل بوده از طریق قُبُل با وی در حال بلوغ جماع کرده باشد و هر وقت بخواهد امکان جماع از طریق قُبُل را با وی داشته باشد.
ب – احصان زن عبارت است از آنکه دارای همسر دائمی و بالغ باشد و در حالی که بالغ و عاقل بوده، با او از طریق قُبُل جماع کرده باشد و امکان جماع از طریق قُبُل را با شوهر داشته باشد.

ماده 227
اموری از قبیل مسافرت، حبس، حیض، نفاس، بیماری مانع از مقاربت یا بیماریی که موجب خطر برای طرف مقابل می‌گردد مانند ایدز و سفلیس، زوجین را از احصان خارج می‌کند.

ماده 228
در زنا با محارم نسبی و زنای محصنه، چنانچه زانیه بالغ و زانی نابالغ باشد مجازات زانیه فقط صد ضربه شلاق است.

ماده 229
مردی که همسر دائم دارد، هرگاه قبل از دخول، مرتکب زنا شود حد وی صد ضربه شلاق، تراشیدن موی سر و تبعید به مدت یک سال قمری است.

ماده 230
حد زنا در مواردی که مرتکب غیر محصن باشد، صد ضربه شلاق است.

ماده 231
در موارد زنای به عنف و در حکم آن، در صورتی که زن باکره باشد مرتکب علاوه بر مجازات مقرر به پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل نیز محکوم می‌شود و در صورتی که باکره نباشد، فقط به مجازات و پرداخت مهرالمثل محکوم می‌گردد.

ماده 232
هرگاه مرد یا زنی کمتر از چهار بار اقرار به زنا نماید به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌شود. حکم این ماده در مورد لواط، تفخیذ و مساحقه نیز جاری است.

  • * لواط، تفخیذ و مساحقه

از قانون مجازات اسلامی

ماده 233
لواط عبارت از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در دبر انسان مذکر است.

ماده 234
حد لواط برای فاعل، در صورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان، اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد لواط برای مفعول در هر صورت (وجود یا عدم احصان) اعدام است.
تبصره ١- در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است.
تبصره ٢- احصان عبارت است از آنکه مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در حالی که بالغ و عاقل بوده از طریق قبل با همان همسر در حال بلوغ وی جماع کرده باشد و هر وقت بخواهد امکان جماع از همان طریق را با وی داشته باشد.

ماده 235
تفخیذ عبارت از قرار دادن اندام تناسلی مرد بین ران ها یا نشیمنگاه انسان مذکر است.
تبصره- دخول کمتر از ختنه گاه در حکم تفخیذ است.

ماده 236
در تفخیذ، حد فاعل و مفعول صد ضربه شلاق است و از این جهت فرقی میان محصن و غیرمحصن و عنف و غیرعنف نیست.
تبصره- در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است.

ماده 237
همجنسگرایی انسان مذکر در غیر از لواط و تفخیذ از قبیل تقبیل و ملامسه از روی شهوت، موجب سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش است.
تبصره 1- حکم این ماده در مورد انسان مونث نیز جاری است.
تبصره 2- حکم این ماده شامل مواردی که شرعاً مستوجب حد است، نمی‌گردد.

ماده 238
مساحقه عبارت است از اینکه انسان مونث، اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قرار دهد.

ماده 239
حد مساحقه، صد ضربه شلاق است.

ماده 240
در حد مساحقه، فرقی بین فاعل و مفعول و مسلمان و غیرمسلمان و محصن و غیرمحصن و عنف و غیرعنف نیست.

ماده 241
در صورت نبود ادله اثبات قانونی بر وقوع جرائم منافی عفت و انکار متهم هرگونه تحقیق و بازجویی جهت کشف امور پنهان و مستور از انظار ممنوع است. موارد احتمال ارتکاب با عنف، اکراه، آزار، ربایش یا اغفال یا مواردی که به موجب این قانون در حکم ارتکاب به عنف است از شمول این حکم مستثنی است.

  • *قوادی

از قانون مجازات اسلامی

ماده 242
قوادی عبارت از به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا یا لواط است.
تبصره 1- حد قوادی منوط به تحقق زنا یا لواط است در غیراین صورت عامل، مستوجب تعزیر مقرر در ماده (244) این قانون است.
تبصره 2- در قوادی، تکرار عمل شرط تحقق جرم نیست.

ماده 243
حد قوادی برای مرد هفتاد و پنج ضربه شلاق است و برای بار دوم علاوه بر هفتاد و پنج ضربه شلاق به عنوان حد، به تبعید تا یک سال نیز محکوم می‌شود که مدت آن را قاضی مشخص می کند و برای زن فقط هفتاد و پنج ضربه شلاق است.

ماده 244
کسی که دو یا چند نابالغ را برای زنا یا لواط به هم برساند مستوجب حد نیست لکن به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و حبس تعزیری درجه شش محکوم می‌شود.

  • * قذف

از قانون مجازات اسلامی

ماده 245
قذف عبارت است از نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگر هرچند مرده باشد.

ماده 246
قذف باید روشن و بدون ابهام بوده، نسبت دهنده به معنای لفظ آگاه و قصد انتساب داشته باشد گرچه مقذوف یا مخاطب در حین قذف از مفاد آن آگاه نباشد.
تبصره- قذف علاوه بر لفظ با نوشتن، هرچند به شیوه الکترونیکی نیز محقق می‌شود.

ماده 247
هرگاه کسی به فرزند مشروع خود بگوید «تو فرزند من نیستی» و یا به فرزند مشروع دیگری بگوید «تو فرزند پدرت نیستی»، قذف مادر وی محسوب می‌شود.

ماده 248
هرگاه قرینه ای در بین باشد که مشخص گردد منظور قذف نبوده است، حد ثابت نمی‌شود.

ماده 249
هرگاه کسی به دیگری بگوید «تو با فلان زن زنا یا با فلان مرد لواط کرده ای» فقط نسبت به مخاطب، قاذف محسوب می‌شود.

ماده 250
حد قذف، هشتاد ضربه شلاق است.

ماده 251
قذف در صورتی موجب حد می‌شود که قذف شونده در هنگام قذف، بالغ، عاقل، مسلمان، معین و غیرمتظاهر به زنا یا لواط باشد.
تبصره 1- هرگاه قذف شونده، نابالغ، مجنون، غیرمسلمان یا غیرمعین باشد قذف کننده به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌شود لکن قذف متظاهر به زنا یا لواط، مجازات ندارد.
تبصره 2- قذف کسی که متظاهر به زنا یا لواط است نسبت به آنچه متظاهر به آن نیست موجب حد است مثل نسبت دادن لواط به کسی که متظاهر به زنا است.

ماده 252
کسی که به قصد نسبت دادن زنا یا لواط به دیگری، الفاظی غیر از زنا یا لواط به کار ببرد که صریح در انتساب زنا یا لواط به افرادی از قبیل همسر، پدر، مادر، خواهر یا برادر مخاطب باشد، نسبت به کسی که زنا یا لواط را به او نسبت داده است، محکوم به حد قذف و درباره مخاطب اگر به علت این انتساب اذیت شده باشد، به مجازات توهین محکوم می‌گردد.

ماده 253
هرگاه کسی زنا یا لواطی که موجب حد نیست مانند زنا یا لواط در حال اکراه یا عدم بلوغ را به دیگری نسبت دهد به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌شود.

ماده 254
نسبت دادن زنا یا لواط به کسی که به خاطر همان زنا یا لواط محکوم به حد شده است، قبل از توبه مقذوف، مجازات ندارد.

ماده 255
حد قذف حق الناس است و تعقیب و اجرای مجازات منوط به مطالبه مقذوف است. در صورت گذشت مقذوف در هر مرحله، حسب مورد تعقیب، رسیدگی و اجرای مجازات موقوف می‌شود.

ماده 256
کسی که چند نفر را به طور جداگانه قذف کند خواه همه آنها با هم، خواه جداگانه شکایت کنند، در برابر قذف هر یک، حد مستقلی بر او جاری می‌شود.

ماده 257
کسی که چند نفر را به یک لفظ قذف نماید هر کدام از قذف شوندگان می‌تواند جداگانه شکایت نماید و در صورت صدور حکم محکومیت، اجرای آن را مطالبه کند. چنانچه قذف شوندگان یکجا شکایت نمایند بیش از یک حد جاری نمی‌شود.

ماده 258
کسی که دیگری را به یک یا چند سبب، یکبار یا بیشتر قبل از اجرای حد، قذف نماید فقط به یک حد محکوم می‌شود، لکن اگر پس از اجرای حد، قذف را تکرار نماید حد نیز تکرار می‌شود و اگر بگوید آنچه گفته ام حق بود به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌گردد.

ماده 259
پدر یا جد پدری که فرزند یا نوه خود را قذف کند به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌گردد.

ماده 260
حد قذف اگر اجراء نشده و مقذوف نیز گذشت نکرده باشد به همه ورثه به غیر از همسر منتقل می‌گردد و هریک از ورثه می‌تواند تعقیب و اجرای آن را مطالبه کند هر چند دیگران گذشت کرده باشند.
تبصره- در صورتی که قاذف، پدر یا جد پدری وارث باشد، وارث نمی‌تواند تعقیب متهم یا اجرای حد را مطالبه کند.

ماده 261
در موارد زیر حد قذف در هر مرحله از مراحل تعقیب، رسیدگی و اجراء ساقط می‌شود:
الف- هرگاه مقذوف، قاذف را تصدیق نماید.
ب- هرگاه آنچه به مقذوف نسبت داده شده با شهادت یا علم قاضی اثبات شود.
پ- هرگاه مقذوف و در صورت فوت وی، ورثه او، گذشت کند.
ت- هرگاه مردی زنش را پس از قذف به زنای پیش از زوجیت یا زمان زوجیت لعان کند.
ث- هرگاه دو نفر یکدیگر را قذف کنند، خواه قذف آنها همانند، خواه مختلف باشد.
تبصره- مجازات مرتکبان در بند(ث)، سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش است.

انجمن سلامت جنسی ایران

معتادان جنسی گمنام انجمن زنان و مردانی است كه برای ترک اعتیاد جنسی تجربه، توانايی و اميد خود را با يكديگر تقسيم می‌كنند كه بدين وسيله به آن‌ها اين اجازه را می‌دهد تا مشكلات مشترك‌شان را حل كنند و به يكديگر براي بهبود يافتن كمك كنند. تنها لازمه عضويت تمايل به توقف شهوت و هوشیاری جنسی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *